NBIA  چيست ؟

 NBIA بیماری ان بى آى اى
Neurodegeneration with Brain Iron Accumulation
تحلیل رفتگی عصبی همراه با رسوب آهن در مغز
اين بيماري جزء گروهی از اختلالات عصبی وراثتی نادری است که مشخصه آنها تجمع غیرعادی آهن در گره های عصبی قاعده مغز، ميباشد.   گره های عصبی مزبور مجموعه ای از ساختارهای عصبی در عمق مغز است که نقش آنها کمک به تنظیم حرکت های بدن ما است
رابطه دقیق بین انباشت آهن و علائم این اختلال عصبی به طور کامل شناخته شده نیست. با آنکه به طور طبیعی در این قسمت از مغز همه ما آهن وجود دارد، اما در مغز مبتلایان به این اختلال ، آهن اضافی وجود دارد که در تصویر ام- آر- آی قابل مشاهده است. در بعضی از تصاویر ام -آر- آی( T2-weighted images) این آهن اضافی به صورت مناطق تاریک در مغز دیده می شود. بیشترین مقدار آهن در قسمتی از گره های عصبی قاعده مغز دیده می شود که “گلبوس پالیدوس”globus pallidus نام دارد. این تجمع آهن اغلب در قسمت دیگری هم دیده می شود که به آن “جسم سیاه ساقه مغز” substantia nigra می گویند.
Copyright, source: www.tircon.eu
شروع بیماری NBIA می تواند در هر زمان، از نوزادی تا بزرگسالی رخ دهد. روند پیشرفت بیماری می تواند سریع یا کند باشد که در این میان دوره های طولانی باثبات (يكنواخت) هم وجود دارد. علائم بیماری هم در افراد مختلف، تفاوت بسیار دارد که بخشی از این تفاوت به خاطر تفاوت علت ژنتیکی بین خانواده ها است. همچنین تغییرات مختلف در یک ژن (جهش ها) می تواند موجب شدت یا ضعف بیماری گردد.
عواملی که بر شدت بیماری و روند رشد آن تاثیر می گذارد، هنوز ناشناخته هستند. معمولاً افراد مبتلا به NBIA در جریان بیماری دچار ناتوانی های فزاینده می شوند.

این اختلات پیشرونده است و در حال حاضر درمانی ندارد.

تاریخچه

تا قبل از سال ١٣٨١ شمسی، این اختلالات را بيماري يا سندرم هالرفوردن – اسپاتز Hallervorden-Spatz می نامیدند،

اما بعد از آن پژوهشگران نام جدیدي را برگزیدند كه نه تنهابيشتر گویای ویژگی های این اختلالات باشد، بلكه نام دو پزشک غیراخلاقی نازی را که این اختلال را شناسائی و مورد مطالعه قرار داه بودند، تداعی نکند. در سال١٣٨٠، اولین ژن اين بیماری NBIA

،و تيم تحقيقاتى ايشان در آمريكا Susan Hayflick توسط خانم دكتر سوزان هايفيليك

 کشف شد. ژن مزبور، عاملِ شایع ترین بيمارى تحلیل رفتگی عصبی مرتبط با آنزیم خاص   ،B5 يا پانتوتنت كيناز، به اختصار ويتامين ،

Pantothenate Kinase-Associated Neurodegeneration,  PKAN

  .ميباشد

.در طول این سالها، ژن ها و اختلالات دیگر نیز در خانواده اين بیمارى  پيدا شد

 شناسايي شد NBIA  كشف  و بيمارى ديگرى ازگروه اختلات ژ PLA2G6 ،در سال ١٣٨٥

 PLANكه اكنون آنرا به اختصار PLA2G6-associated Neurodegeneration

.مى نامند

در آلمان شناسايى شد كه عامل نوع ديگرى از اين  C19orf12 سال ١٣٩٠ ژن موسوم به

  “بنام ” تحليل رفتگي عصبى مرتبط  با پروتيين غشاى (پوسته) ميتوكوندريا

    Mitchodrial-Membrane Protein-Associated Neurodegeneration      .است MPAN يا به اختصار

سال ١٣٩١، اختلال دیگری بنام  ” تحلیل رفتگی عصبی مرتبط با پروتئین بِتا ” يا

جزو گروه  BPAN يا Beta-propeller Protein-Associated Neurodegeneration

. قرا ر گرفت NBIA جزو گروه اختلالات

 هستند و از روى علايم متفاوت NBIA اين چهار نوع بيمارى از شايع ترين انواع اختلالات

     .و تغييرات ژنتيكى مربوطه قابل شناسايى ميباشند

. قرار ميگيرند  كه NBIA

شش اختلال نادرتر با علايم شناخته شده ژنتيكي نيز در خانواده اين بيمارى قرار ميگيرند كه

.را در حال حاضر به ١٠ گونه می رساند NBIA مجموع اختلالات شناخته شده

علائم و نشانگرهای جداگانه دارند ولي از نظر انباشت آهنِ و NBIA اگر چه اختلالات

 مشابهت دارند و مشخصة مشترك آنها Basal Ganglia در گره های عصبی در قاعده مغز

  آنها اختلال پیشرونده حرکتی است. پژوهشگران انتظار دارند با کشف ژن های بیشتر، تعداد گونه های این بیماری نیز همچنان افزایش یابد.

با منشأ  NBIA را دارند، بيماران NBIA بيمارانِ فاقدِ تائیدیه  ژنتیکیى که علائم بالینی
قلمداد ميكنند  Idiopathic NBIA ناشناخته يا

در اثر تغيير ژن هاي متفاوت به   NBIA براي اطلاعات بيشتر راجع به اختلالات خاص   مراجعه نماييد www.nbiadisorders.org   وبسايت انگليسى

MPAN يا Mitochondria-Membrane Protein-Associated Neurodegeneration ياتحلیل رفتگی عصبی مرتبط با پروتئین غشای (پوسته) ميتوكوندريا که مسبب آن ژنِ غیرجنسی نهفته موسوم به C19orf12 است. شروع بيماري در بچگي تا اوايل بزرگسالي همراه با اختلال در كشيدگي طبيعي عضلاني (ديستوني)، اسپاسم spasticity، ضعف، تحليل عصب بينايي optic atrophy و تغييرات رواني ميباشد.

FAHN يا Fatty Acid Hydroxylase-Associated Neurodegeneration
نوع دیگرِ تحلیل رفتگیِ عصبی مرتبط با آنزیم اسیدهای چرب هیدروکسیلاز است که در اثر جهش در ژن FA2H پدید می‌‌‌آید.  حال حاضر، تنها معدودی خانواده با این شکلِ نادر از بیماری شناسایی شده‌اند. شروع بیماری در دوران کودکی با مشخصه اختلال عصبي عضلانی در پا، ضعف عمومی و زمین خوردن شروع می‌شود. افراد مبتلا همچنین دچار آتروفی (باريكتر شدن) عصب بینایی، آتروفی عمقیِ مخ و تغییراتی در ماده سفيد مغز به علاوه تراکم بالای آهن در مغز می‌گردند.
CoPAN يا COASY Protein-Associated Neurodegeneration
يك نوع NBIA است همراه با گرفتگي يااسپاسم spaticity و ضعف اندام تحتانی در اوایل بیماری و انباشت آهن و كلسيم (کلسیفیکاسیون) در گلبوس پاليدوس .Globus pallidus كه در دوران كودكي شروع ميشود. تنها چند مورد از بيماران CoPAN گزارش شده است. اطلاعات در مورد CoPAN با شناسايي إفراد مبتلا به آن، ممکن است تغییر يابد.
١٦
Kufor-Rakeb “کفور راکب”
نوع دیگر این بیماری كه نامش از روستایی در اُردن برگرفته است. این بیماری نخستین بار در سال 1373 شمسی در آنجا شناسایی و توصیف شد. در سال 1389 به این نتیجه رسیده‌اند که جهشی در ژن ATP13A2 مسبب این بیماری است.
تا کنون هیچ خانواده امریکایی مبتلا به این شکل از بیماری NBIA یافت نشده، اما موارد معدودی در آمریکای جنوبی، خاورمیانه، کشورهای آسیایی و یک مورد هم در ایتالیا وجود دارد. بنظر ميرسد تنها در بخشی از موارد انباشت آهن وجود دارد که ممكن است در اواخر دوره بیماری توسعه يافته يا ممكن است تنها همراه با جهش ژن شديد باشد. از جمله علائم این بیماری می‌توان پارکینسون نوجوانان، زوال عقل، حرکات غیرعادی چشم و پرش‌های غیرارادی عضلات صورت و انگشتان را نام برد.

Neuroferritinopathy يا نويوروفرريتينوپاتي
نوع غالب این بيماري ميباشد که از لحاظ ژنتیکی تاکنون شناسایی شده است. این نوع بیماری معمولا در دوران بزرگسالی با علائم اختلال عصبي عضلانی، حرکات پرشی (کره) و تغییرات خفیف در تفکر فرد (اثرات شناختی) آغاز می‌گردد. این بیماری معمولا طی یک دوره بیست ساله شروع به تأثیرگذاری بر حرکات دست و پاها نموده و موجب دشواری در گفتار فرد می‌شود که با بیماری هانتینگتون شباهت دارد. میزان شیوع این نوع بیماری، ناشناخته است. تنها حدود 100 مورد یافت شده که بیشتر آنها جهشِ ژن واحدی را دارا هستند و اين حاکی بر آن است که نسب بیشتر مبتلایان به نیای مشترکی (جد مشتركي) می‌رسد. این شکل از بیماری در اثر جهش‌هایی در ژن FTL پدید می‌‌آید. این ژن پدید آورنده یکی از دو پروتئینی است که در مجموع Ferritin را می‌سازد یعنی همان پروتئینی که به ذخیره‌ سازی و سم زدایی آهن در بدن کمک می‌کند. ام – آر- آي MRI اين بيماران متفاوت از ام – آر – آي ساير بيماران NBIA ميباشد.

Aceruloplasminemia يا آسرُولوپلاسمينِميا
نوع ديگر اين بيماري ميباشد كه همراه با تجمع آهن است با اين تفاوت كه آهن نه تنها در مغز بلكه در ديگر جاهاي بدن از جمله كبد انباشته ميشود. اين نوع بيماري NBIA در ژاپن مطالعه شده كه يك نفر در دو ميليون بزرگسال به آن مبتلا ميشود. شيوع آن در مردم ديگر روشن نيست. ژن مسؤول CP است كه كد ژنتيكي براي پروتيينِ سروپلاسمين ceuloplasmin را دارد. براي اطلاعات بيشتر در مورد علايم و تشخيص اين نوع NBIA به متن مفصل و انگليسي اين ترجمه مراجعه فرماييد.

Wood house-Sakati يا سندروم وودهاوس ساكاتي
نوع ديگر بيماري است كه مسبب آن يك تغيير در ژن DCAF17 ميباشد. اين بيماري در حدود ٣٠ بيمار در خانواده هايي از خاورميانه، يك بيمار زن از منطقه قفقاز و سه خواهر و برادر از يك خانواده از هندوستان گزارش شده است. يك تغيير ژنتيكي باعث بروزِ بيماري در جمعيت خاورميانه ميباشد. براي اطلاعات بيشتر به متن اصلي انگليسي اين ترجمه مراجعه فرماييد.

NBIA نامشخص Idiopathic NBIA
يك نوع بيماري NBIA است كه منشأ آن مشخص نيست اگرچه حدس زده ميشود كه مسبب آن نيز ژنتيكي باشد.
بيمار تشخيص داده شده براي بسياري از خانواده ها، اولين و تنها شخص مبتلا به اين بيماري ميباشد. به اين دليل، دانستنِ آيا اينكه الگوي خاصِ ارثي وجود دارد، دشوار است.

جهت کسب اطلاعات كاملتر درباره هر یک از اشکال بیماری NBIA ميتوانيد به وبسايت انگليسي زير رجوع نمائید. www.nbiadisorders.org يا http://nbiacure.org